هدف از تحليل و طراحي سيستم

هدف از تحليل و طراحي سيستم
تحليلگر، يك برنامه نويس با تجربه است.
مسير پيشرفت كاري يك تحليلگر بنابر استانداردهاي رايج به شرح زير مي باشد:
• تحليلگر سطح يك: 30 % تحليل و طراحي، 70 % برنامه نويسي
• تحليلگر سطح دو : 50 % تحليل و طراحي، 50 % برنامه نويسي
• تحليلگر سطح سه: 70 % تحليل وطراحي، 30 % برنامه نويسي )اغلب ايجاد برنامه ي اوليه(
• تحليلگر ارشد: 30 % مديريت پروژه، 60 % تحليل و طراحي، 10 % برنامه نويسي )اغلب ايجاد برنامه ي اوليه(
• تحليلگر كل: 75 % مديريت پروژه، 25 % تحليل و طراحي
مجموعه ي مراحل لازم جهت توليد سيستم هاي كامپيوتري را چرخه ي حيات سيستم مي نامند.
هدف از چرخه ي حيات و مراحل آن را مي توان در سه جمله ي زير خلاصه كرد:
- تعريف كلي اعمال لازم براي توليد يك سيستم مكانيزه (كامپيوتري.
- هماهنگ نمودن پروژه هاي متفاوت براي مكانيزه نمودن يك سازمان.
- ايجاد معيارهاي تصميم گيري و كنترل براي مديريت پروژه.
مراحل چرخه ي حيات وابسته به فرآيند نرم افزار مي باشد.
فرآيند نرم افزار: فرآيند نرم افزار در واقع بيانگر چرخه ي حيات و مراحل توليد نرم افزار است . چرخه ي حيات وابسته به متدولوژي توليد نرم افزار است مانند روش .Extreme Programming
مدل خطي
• مدل سازي و مهندسي سيستم /اطلاعات: مهندسي سيستم داراي مراح ل گردآوري نيازهاي
سيستم، تحليل سطح بالا ، مهندسي اطلاعات گردآوري نيازهاي اطلاعاتي در سطوح استراتژيك است.
• تحليل نيازهاي نرم افزاري: نيازهاي سيستم و نرم افزار هر دو مشخص مي شوند.
• طراحي: شامل طرح معماري، ساختمان داده ها، رابط ، ارائه و جز ييات روال ها و الگوريتم ها است. در واقع در پروسه ي طراحي، نيازها به فرمي قابل ارزيابي تبديل مي شوند.
• توليد كد: ايجاد كد برنامه ها.
• آزمون نرم افزار : آزمون ورودي ، كد بر نامه ها و اطمينان از توليد خروج ي مورد انتظار بر اساس ورودي هاي داده شده.
• پشتيباني: تغييرات به خاطر افزايش يا تغيير نيازها و يا تغيير محيط عملياتي نرم افزار.
مشكلات روش خطي به طور خلاصه عبارتند از:
- تغيير در نيازمندي هاي مدل آبشاري دشوار است.
- كاربر نمي تواند در يك مرحله مستقيماً نيازهاي خود را بيان كند.
- كاربر بايد صبور باشد.
- طراحان بدون دليل در كارشان وقفه ايجاد مي شود.
مدل نمونه برداري
در صورتي كه كاربر فقط اهداف كلي را بداند و جز ييات امور و نيازهاي خود را نتواند دقيقا مشخص
نمايد، مهندس نرم افزار مجبور به ايجاد سريع نمونه هايي ابتدايي و محدود از عملكرد نرم افزار است .
پس از تعيين نمونه آن را عملا در مقابل كاربر به اجرا درآورده و نظريات اصلاحي وي را جويا مي
شود. به اين ترتيب پس از چندين مرحله اطلاعات كامل از كاربر گرفته شده و نرم افزار بطور دلخواه
ايجاد مي شود. مراحل به شرح زيرهستند:
- تعيين نيازها: تعيين نياز و اهداف پروژه ي توليد نرم افزار.
- طراحي سريع شامل ساختار ورودي/خروجي.
- توليد نمونه.
- ارائه و ارزيابي نمونه با كمك مشتري.
- تصحيح نيازها بر اساس ارزيابي.
- تكرار مراحل.
اصولاً نمونه برداري روشي براي تعيين نيازمندي هاي نرم افزار است.
مشكلات اين روش به شرح زير است:
- كل نيازهاي سيستم جامع و مرتبط با يكديگر در اين روش ديده نمي شود.
- تسريع در توليد نرم افزار موجب ايجاد كد زائد بدون كارايي الگوريتم ها است.
مدل توليد سريع برنامه
تاكيد بر توليد نرم افزار ب ين 60 تا 80 روز را دارد . مراحل اين ،RAD مدل توليد سريع برنامه ها
متدولوژي شامل:
• مدلسازي سيستم جاري : جريان اطلاعات بين واحدهاي كاري جهت تعيين مبدا داده ها، پردازش هاي انجام شده بر روي داده ها و اطلاعات حاصل مشخص مي شود.
• مدلسازي داده ها: تعيين داده هاي مورد نياز.
• مدلسازي فر آيندها: تعيين عمليات لازم جهت ايجاد اطلاعات براي پياده سازي يكي از امور كاري.
• توليد برنامه : با استفاده از امكانات سريع برنامه سازي مثل امكانات زبان هاي نسل چهارم و بهره بري مجدد از قطعات سريعاً برنامه ها ايجاد مي شوند.
• آزمون برنامه ها.
مشكلات
براي پروژه هاي بزرگ افراد زيادي مورد نياز است . اين روش ، توسعه ي سيستم را با ريسك مواجه مي كند، بخصوص براي سيستم هاي بزرگ ميزان ريسك افزايش مي يابد.